انجمن تفریحی و تخصصی هیمورا هیچ شعبه دیگری ندارد!!!
تاريخ : پنج شنبه 10 فروردين 1391
نويسنده : وحید اسکای

جملاتی پر <a href="http://tehrankids.com" >مغز</a> ولی ساده

آغاز هر سلام، پایان خداحافظی است.

- زندگی خیلی کوتاه است، ولی آنقدر بلند هست که آن را تباه نکنیم.

- زندگی محبت است و محبت چیزی جز حقیقت نیست.

- اغلب از بی وقتی شکایت می کرد ولی مشکل اصلی او بی هدفی بود.

- دوست هرکس عقل اوست و دشمنش نادانی او.

- آدم خوش بین، شیطان را هم فرشته می بیند.

- وقتی خوابیدم، حقیقت را در خواب دیدم.....


موضوعات مرتبط: عاشقانه، ،
تاريخ : پنج شنبه 10 فروردين 1391
نويسنده : وحید اسکای

 

خدا را دیده ای آیا . . .

تو آیا دیده ای وقتی خطائی می کنی اما،

ته قلبت پشیمانی

و می خواهی از آن راهی که رفتی ، باز گردی

نمی دانی که در را بسته او یا نه؟

یکی با اولین کوبه، به در ، آهسته می گوید:

 بیا ای رفته، صد بار آمده ، باز  آ

که من در را نبستم، منتظر بودم که بر گردی

و هنگامی که می فهمی دگر تنهای تنهایی

رفیقی، همدمی ، یاری کنارت نیست

و می ترسی که راز  بی کسی را با کسی گوئی

یکی بی آنکه حتی لب گشائی

به آغوشی ،تو را گرم محبت می کند باعشق
تو آیا دیده ای

وقتی که بعد از قهر و بد عهدی

 به هنگامیکه بر سجاده اش با قامت شرمی

 به یک قد قامت زیبا، تو می آیی

 به تکبیری ، تو را همچون عزیز بی گناهی ، راه  خواهد داد

و می پوشاند او اسرار عیبت را

و از یاد تو هم ، بد عهدی ات را پاک خواهد کرد

جواب آن سلام آخرت را ، برتو خواهد داد

و با یک نقطه در سجده ، تو گویا باز هم ، در اول  خطی

خدا را دیده ای آیا ؟


موضوعات مرتبط: عاشقانه، ،
تاريخ : جمعه 4 فروردين 1391
نويسنده : وحید اسکای

یادمون باشه...
یادمون باشه که هیچکس رو امیدوار نکنیم بعد یکدفعه رهاش کنیم،

چون خرد میشه،

میشکنه،

و آهسته میمیره ...

 یادمون باشه که قلبمون رو همیشه لطیف نگه داریم تا،

 کسی که به ما تکیه کرده سرش درد نگیره...

یادمون باشه قولی رو که به کسی میدیم عمل کنیم ...

 یادمون باشه هیچوقت کسی رو بیشتر از چند روز چشم به راه نذاریم

 چون امکان داره زیاد نتونه طاقت بیاره ...

 یادمون باشه اگه کسی دوستمون داشت بهش نگیم

 برو نمیخوام ببینمت

چون زندگیش رو ازش میگیریم ...

یادمون باشه هر موقع خواستیم از کسی جدا بشیم

 بهترین راه اینه که بهش بگی برای همیشه خدانگهدار،

 شاید طرف مقابلت ناراحت بشه

 و قلبش بشکنه ولی بهتر از اینه که منتظر بمونه ...


موضوعات مرتبط: عاشقانه، ،
تاريخ : یک شنبه 14 اسفند 1390
نويسنده : وحید اسکای

لیلی، پروانه خدا

شمع بود، اما کوچک بود. نور هم داشت اما کم بود.
شمعی که کوچک بود و کم، برای سوختن پروانه بس بود.
مردم گفتند: شمع
عشق است و پروانه عاشق.
و زمین پر از شمع و پروانه شد.
پروانه ها سوختند و شمع ها تمام شدند.
خدا گفت: شمعی باید دور، شمعی که نسوزد، شمعی که بماند.
پروانه ای که به شمع نزدیک می سوزد، عاشق نیست.
شب بود، خدا شمع روشن کرد.
شمع خدا ماه بود. شمع خدا دور بود.
شمع خدا پروانه می خواست. لیلی، پروانه اش شد.
بال پروانه های کوچک زود می سوزد، زیرا شمع ها، زیادی نزدیکند.
بال لیلی هرگز نمی سوزد. لیلی پروانه شمع خداست.
شمع خدا ماه است. ماه روشن است؛ اما نمی سوزد.
لیلی تا ابد زیر خنکای شمع خدا می رقصد.


موضوعات مرتبط: عاشقانه، ،
تاريخ : جمعه 12 اسفند 1390
نويسنده : وحید اسکای
يک نظر

سلام بچه ها نظرتون در باره ی این جمله چیه؟؟؟

عشق چیست؟

عشق حدیثی است که با یک نگاه و لبخند شروع با بوسه ای به اوج و با قطره ای اشک به پایان میرسد..........


موضوعات مرتبط: عاشقانه، ،
تاريخ : پنج شنبه 11 اسفند 1390
نويسنده : وحید اسکای
2 نظر

آري من دروغ مي گفتم...

 

یادت هست که گفتی: دوستت دارم.

سرم و پایین انداختم و گفتم:نظر لطفته.

سرم و بالا آوردی و تو چشام نگاه کردی و گفتی:نظر لطفم نیست...نظر دلمه...

تکرار اون نگاه نافذ...اون جمله که هیچ وقت برام تکراری نمی شه باعث شد دل منم صاحب نظر بشه و منو مجبور کنه که بهت بگم:منم

دوست دارم.

مگه نگفته بودی "دوست دارم"؟

مگه"دوست نداشتم"؟ 

پس چرا حالا

تنها هم آغوش من یاد توست

یکی از ما دوتا دروغ می گفت...

ولی هنوز هم همانقدر برایم عزیز هستی که نمی تونم تهمت این دروغگویی رو به تو بزنم..

آری من دروغ می گفتم...!

دروغی به وسعت بی تو ماندن هایم...! 

من دوست نداشتم!

من دیوانه وار عاشقت بودم...!

من تو را با ذره ذره وجودم می پرستیدم...


موضوعات مرتبط: عاشقانه، ،
تاريخ : پنج شنبه 11 اسفند 1390
نويسنده : وحید اسکای

قطعات عاشقانه(29)
فـرض کـن بــه عـکــاس بـگـویــــــــم :

تـارهـای سـپـیــــــد را سـیــاه کـنـــــــد.....

و چـیـــــن و چـروك هـا را مـاسـت مـالـــــــی...

و حـتـی از آن خـنـده هـا کـه دوسـت داری بـرایـم بـکـارد،

بـاز هـم از نـگـاهـــــــــم پـیـداسـت چـقــــدر ...

بـه نــبـــودنـــت خـیـره مـــانــــــده ام...

خنده هاي تـــو آرزوهـاي من اند

بخند ؛ تا برآورده شوند ...!


موضوعات مرتبط: عاشقانه، ،
تاريخ : سه شنبه 9 اسفند 1390
نويسنده : وحید اسکای

دوستت دارم به 24 زبان زنده دنيا
1- افغاني ………..صدقه تو شونوم!………….!Sadghe to shonom

2- انگليسي ……………..آي لاو يو!……………………!I love you

3- ايتاليايي …………………تي آمو!……………………..!Ti amo

4- اسپانيايي …………….ته کويرو !………………………!Te quiro

5- آلماني ………….ايش ليبه ديش!………………!Isch liebe dich

........................


موضوعات مرتبط: عاشقانه، ،
تاريخ : یک شنبه 7 اسفند 1390
نويسنده : وحید اسکای
يک نظر

هيچ وقت گريه كردن آدمها رو از اين زاويه قضاوت كرديد؟

هيچ وقت گريه كردن آدمها رو از اين زاويه قضاوت كرديد؟

مردم گريه ميكنند...

نه به خاطر اينكه ضعيف هستند!!!

بلكه به اين خاطر كه براي مدت طولاني قوي بوده اند....


موضوعات مرتبط: عاشقانه، ،
تاريخ : یک شنبه 7 اسفند 1390
نويسنده : وحید اسکای

بازی با شمع . . .

ببـازی خرد سـالی در شبـی تـــار 

بکنجی رفت و شمعی کرد روشـن

 

برویش خنده ای زد شمع زانسـان

 

کـه خندد در بهــار آن گــل بگلشن

.............

 


موضوعات مرتبط: عاشقانه، ،
تاريخ : پنج شنبه 4 اسفند 1390
نويسنده : وحید اسکای

در انتظار تو... 

من و تو هستيم و بينمان فاصله

زودتر نميگذرد اين ثانيه هاي بي حوصله

همچنان بايد بي قرار باشيم ، تا كي بايد خيره به عكسهاي هم باشيم!

بيش از اين انتظار مرا ميسوزاند، دلخوشي فرداست كه  

تمام حسرتها و غمها را بر دلم ميپوشاند...........


موضوعات مرتبط: عاشقانه، ،
تاريخ : پنج شنبه 4 اسفند 1390
نويسنده : وحید اسکای

“مطالب زيبا در وصف <a
href="http://tehrankids.com/index.php?do=cat&category=poem"
title="اشعار و مطالب عاشقانه">عشق</a> . . . .” 

از استاد ديني پرسيدند عشق چيست؟ گفت:حرام است .

از استاد هندسه پرسيدند
عشق چيست؟ گفت:نقطه اي كه حول نقطه ي قلب جوان ميگردد .

از استاد تاريخ پرسيدن
عشق
چيست؟ گفت:سقوط سلسله ي قلب جوان .

از استاد زبان پرسيدند عشق چيست؟ گفت:همپاي love است .


موضوعات مرتبط: عاشقانه، ،
تاريخ : پنج شنبه 4 اسفند 1390
نويسنده : وحید اسکای

اعتراف عاشقانه

بگذار اعتراف كنم كه بدجور دلم برايت تنگ شده

فكر نكن بي وفا هستم ، دلم از سنگ نشده...

اعتراف ميكنم اينك در حسرت روزهاي شيرين با تو بودنم

باور نميكنم اينك بي توام..............


موضوعات مرتبط: عاشقانه، ،
تاريخ : چهار شنبه 3 اسفند 1390
نويسنده : وحید اسکای

ایمان و<a
href="http://tehrankids.com/index.php?do=cat&category=poem"
title="اشعار و مطالب عاشقانه">عشق</a> از + منظر دکتر
علی شریعتی

ایمان بی عشق اسارت در دیگران است و عشق بی ایمان اسارت در خود.
ایمان بی
عشق تعصبی کور است و عشق بی ایمان کوری متعصب!........


موضوعات مرتبط: عاشقانه، ،
تاريخ : چهار شنبه 3 اسفند 1390
نويسنده : وحید اسکای

“از او مي نويسم”
مي نويسم با قلمي شكسته با قلبي اكنده از درد

مي نويسم از لحظه هاي تنهائي ام از لحظه هاي انتظار

مي نويسم از سياهي چشمانش از آتشي كه نگاهش بر قلب من نشانده


موضوعات مرتبط: عاشقانه، ،
تاريخ : سه شنبه 2 اسفند 1390
نويسنده : وحید اسکای

هرگز فراموش نكن

هرگز فراموش نکن عاشق شدن آسان است، اما ادامه آن هنر است دوست هرکه باشد، نسخه دوم خودت است نمی توان جلوی پیری را گرفت، اما میتوان روح جوانی داشت هر جا که باشی دوستانت دنیای تو هستند بالا رفتن سن حتمی است اما اینکه روح تو پیر شود بستگی به خودت داردخنده کوتاهترین راه بین دوستان است عمر سالهای گذشته نیست سالهایی است که از آن زندگی کردی عشق زندگی را نمی چرخاند اما انگیزه ای است برای زندگی وقتی جایی داری که بروی یعنی خانه داری و وقتی کسی را دوست داری یعنی خانواده داری بزرگترین لذت زندگی داشتن دوست صمیمی است غیر از سخن گفتن راههایی بین دوستان وجود دارداگر از چیزی لذت بردی دیگران را شریک ساز و چه زیباست که ببینیم کسی میخندد و زیباتر اینکه بدانی خودت باعث خنده اش شده ای.


موضوعات مرتبط: عاشقانه، ،
تاريخ : سه شنبه 2 اسفند 1390
نويسنده : وحید اسکای
تاريخ : سه شنبه 2 اسفند 1390
نويسنده : وحید اسکای

بعد از رفتن تو

شبی از پشت یك تنهایی نمناك و بارانی تو را با لهجه ی گل های نیلوفر صدا كردم.
تمام شب برای باطراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا كردم.
پس ازِ یك جستجوی نقره ای در كوچه های آبی احساس تو را از بین گل هایی كه
در تنهایی ام رویید با حسرت جدا كردم و تو

موضوعات مرتبط: عاشقانه، ،
تاريخ : دو شنبه 1 اسفند 1390
نويسنده : وحید اسکای

رهگذر بی وفا...

خواستم همسفر قلبم باشی نه یک رهگذر بی وفا!

پیش خود می گفتم تویی نیمه گمشده من،

اما بعد فهمیدم که هم تو را گم کرده ام هم نیمه ی دیگر خودم

خواستم خزان زندگی ام را بهاری کنی ،

بهار نیامد و همیشه زندگی ام رنگ پریشانی داشت

به ظاهر قلبت عاشق بود و مهربان ،

اما انگار درونت حال و هوای پشیمانی داشت

خواستم همیشگی باشی ، اما دل کندی از من خسته و تنها!

بدجور شکستی قلبم را ، من که به هوای قلب با وفایت آمده بودم ،  

بدجور گرفتی حالم را

اگر باشی یا نباشی فرقی ندارد برایم ،

حالا که نیستی ، میبینم چقدر فرق دارد بود و نبودت

روزهای با تو بودن گذشت و رفت ، هر چه بینمان بود تمام شد و رفت ،

عشقت را به خاک سپردم و قلبت را فراموش ،

اما هنوز آتش غم رفتنت در دلم نشده خاموش!

بینمان هر چه بود تمام شد ، آرزوهایی که با تو داشتم همه نقش بر آب شد ،

این خاطره های با تو بودن بود که در دلم ماندگار شد

ماندگار شد و دلم را سوزاند ، کاش هیچ یادگاری از تو در دلم نمی ماند

خواستم همسفر قلبم باشی نه یک رهگذر بی وفا ،

من چقدر ساده بودم که قلبم را به تو سپردم بی هوا!

ماندنی نبودی ،تو سهم من نبودی ،


موضوعات مرتبط: عاشقانه، ،
تاريخ : یک شنبه 30 بهمن 1390
نويسنده : وحید اسکای

نشان لیاقت <a href="http://tehrankids.com/index.php?do=cat&category=poem" _fcksavedurl="http://tehrankids.com/index.php?do=cat&category=poem" title="اشعار و مطالب عاشقانه">عشق</a>

 

فرمانروایی که می کوشید تا مرزهای جنوبی کشورش را گسترش دهد، با مقاومتهای سرداری محلی مواجه شد و مزاحمتهای سردار به حدی رسید که خشم فرمانروا را برانگیخت و بنابراین او تعداد زیادی سرباز را مامور دستگیری سردار کرد. عاقبت سردار و همسرش به اسارت نیروهای فرمانروا درآمدند و برای محاکمه و مجازات با پایتخت فرستاده شدند.....


موضوعات مرتبط: عاشقانه، ،
تاريخ : یک شنبه 30 بهمن 1390
نويسنده : وحید اسکای

و خدايي كه در اين نزديكي ست....

 

دلت ميگيرد به همين سادگي

 میگردی دنبال توضیح...یک سری سوال جواب تکراری از خودت میپرسی و ظاهرا باید همه چیز تمام شود، حداقل کم شود اما انگار نه انگار...بد جوری روحت پیچ خورده است...

الکی شروع میکنی دنیا را فحش دادن...بعد نوبت میرسه به شیطان لعین. اما این دل هیچ سر سازگاری ندارد.

یک مرتبه بند دلت می ریزد!


موضوعات مرتبط: عاشقانه، ،
تاريخ : یک شنبه 30 بهمن 1390
نويسنده : وحید اسکای

خداوندا ! خداوندا ! تو هم یکبار عاشق شو

 

خداوندا ، خداوندا تو هم یکبار عاشق شو

 و بر گیر از لب میگون یاری بوس اشک آلود

 تو هم در انتظار دلبری با ترس و لرز و بیم

 سر آن کوچه یک ساعت بمان غمناک و اشک آلود

 که از درد من و راز درون من خبر گردی

 تو هم چون من به رسوایی میان ده سمر گردی

وفا داری کن و جور و جفایش را تحمل کن


موضوعات مرتبط: عاشقانه، ،
صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد
آخرين مطالب